موج تورمی ناشی از کاهش برابری نرخ ریال در برابر ارزها، ناامنی شرایط اقتصادی جهان سبب شده تا بیشتر سرمایهها به سمت خرید طلا برود.ضمن اینکه بازار طلا و بورس رقیب یکدیگر محسوب میشوند.
به گزارش کافه طلا، نزول شاخص بورسهای جهانی باعث هجوم سرمایهگذاران برای خرید طلا شد.
این موضوع زمینه افزایش قیمت طلا در سطح جهانی را بهوجود آورد. با رسیدن قیمت جهانی طلا به کانال ۲ هزار دلار در هر اونس، قیمت سکه داخلی نیز از مرز 11 میلیلون تومان عبور کرد. با توجه به آنکه بازار سرمایه و بازار طلا رقیب یکدیگر محسوب میشوند و سرمایهگذاران عموماً در زمان رونق بازار از حجم سرمایهگذاریهای خود در بورس کم میکنند، این بدان معناست که افزایش قیمت سکه و طلا در بازار داخلی باعث کاهش معاملات بورس شود.
معاملهگری طلا نسبت به سرمایهگذاری بلندمدت، مشکلتر است زیرا طلا (و بطور کلی داراییها) در کوتاهمدت نوسانات قیمتی شدیدتری دارند.نوسانات طلا گاهی کاهش مییابد ولی گاهی نیز مانند دریایی طوفانی میشود. تحلیل بازار طلا در بورس یکی از عوامل موفقیت در بازار سرمایه است.
در حال حاضر سرمایهگذاران بهدلیل ناامنی شرایط اقتصادی جهان به سمت خرید طلا روی آوردهاند اما در هر صورت اقتصاد اروپا و آمریکا باید فکری به حال بورس و بازارهای مالی خود بکند و بهنظر میرسد که این کار دیریا زود با بسته محرکهای اقتصادی بسیاری رخ بدهد که پس از آن قیمت طلا با افت مواجه خواهد شد. بنابراین اگر شرایط اقتصادی دنیا مسیر مطمئنتری پیدا کند و ترس سهامداران کمتر شود، قیمت طلا و تقاضا برای خرید آن کاهش مییابد و بهنظر من اقتصاد آمریکا بهزودی در مسیر رشد قرار خواهد گرفت؛ چرا که بحران اخیر قابل مقایسه با بحران عمیق سال 2008 نیست و این کشور بهراحتی از آن عبور خواهد کرد.
همبستگی بازارها و تاثیر ارتباط متقابل قیمتها با هم از گذشته تا کنون امری متداول بوده است. همین مساله سبب شده در اقتصاد جهانی تاثیر پذیری بازارها از یکدیگر به عاملی برای تحلیل وضعیت اقتصادی و بررسی رفتار سرمایه گذاران تبدیل شود.
با این حال به نظر میرسد این مساله در ایران اندکی با سایر کشورها متفاوت است. در حالیکه تقریبا در سایر کشورها تاثیرپذیری داراییهای مختلف از تغییرات ریسک سبب وجود همبستگی منفی یا مثبت میان چند دارایی میشود، بررسی تغییرات قیمتها در ایران نشان میدهد بازار سرمایه بر خلاف رسم موجود در کشورهای دیگر با افزایش ریسک همبستگی مثبت با قیمت طلا پیدا کرده بهطوری که بیشتر شدن تهدیدها در فضای کسب و کار که بهطور معمول به افزایش قیمت داراییهایی هم نظیر طلا و اوراق قرضه منجر میشود و به کاهش شاخصهای سهام میانجامد، نه تنها به افت شاخصها داخلی در سال اخیر منتهی نشده است بلکه به همسویی آشکار رشد قیمت طلا با نماگرهای اصلی بازار سهام انجامیده و در شرایط تورمی حاکم بر اقتصاد کشور به افزایش بازده سهام نسبت به دارایی کم ریسکی همچون طلا انجامیده است.
در طول دو سال گذشته اقتصاد ایران وارد فضایی متفاوت شده و رشد پایه پولی در کنار منفی شدن رشد اقتصادی فضایی را پدید آورده که در آن همه روزه شاهد تغییر قیمت داراییهای سرمایهای هستیم. همین امر سبب شده افزایش بدبینی نسبت به آینده اقتصادی ناشی از کاهش ارزش پول ملی به رشد انتظارات تورمی دامن بزند و در سایه تقویت همین انتظارات شاهد خبرساز شدن بازارهای مختلف در طول دوره یاد شده باشیم.
موج تورمی مورد بحث که تقریبا از اواخر سال ۹۶ با تغییر در قیمت ارز روی تابلوی صرافیها خود را نشان داد، کم کم از این بازار به بازار سایر داراییها نظیر طلا و مسکن سرایت کرد و از اوایل سال ۹۷ به بازار سهام رسید. همین امر سبب شد از ابتدای این سال شاهد شروع مسابقه قیمتها در بازارهایی نظیر سکه، طلا، ارز، مسکن، خودرو و سهام باشیم.
بر این اساس موج تورمی یاد شده که به کشاکش قیمتها در بازارهای مختلف انجامید، شرایطی را پدید آورد که افزایش قیمتها در هر یک از بازارها به تیتر خبرگزاریها و روزنامهها تبدیل شود. در حالی که ریشه تمامی این تغییرات در افزایش قیمت ارز یا به عبارت بهتر کاهش نرخ برابری ریال با سایر ارزها بود.
بررسیها نشان میدهد اگر چه افزایش بازده در بازار سرمایه که خود را بیش از هر چیز در رشد شاخصها نمایان می کند، در اقتصاد تورمی ایران طی دهههای گذشته امری معمول بوده است با این حال واگرایی رفتار سرمایهگذاران میان آنچه که در خارج از کشور میگذرد با آنچه در ایران همواره رخ داده است امری غیرمعمول را به نمایش میگذارد.
افزایش ریسکهای ناشی از فشار تحریم ها، بیشتر شدن هزینه مبادله و مخاطرات قانونی که به واسطه اعمال بخشنامهها و دستورالعملهای گوناگون که به بازارها تحمیل شده است، وضعیتی را پدید آورده که هر ایرانی تنها به دنبال جواب یک سوال اساسی است؛ بازده کدام بازار بیشتر است؟ اگرچه پرسیدن چنین پرسشی امری متداول و طبیعی است با این حال معنا و نیت استفاده از آن در مسالهای متفاوت نهفته است.
مردم ایران به دنبال کسب سود نیستند و برای حفظ ارزش دارایی خود تلاش میکنند. در دو سال گذشته ریال به پولی نسبتا داغ تبدیل شده که هر یک از دارندگان آن ترجیح میدهند پس انداز خود را با دارایی دیگری معاوضه کنند که وسیلهای بهتر برای حفظ ارزش باشد.
بر اساس آنچه که گفته شد به نظر میرسد افزایش قیمت هر گرم طلای ۱۸ عیار بازار داخلی طی ماههای گذشته بیش از آنکه ناشی از انتقال ریسک انتظاری نسبت به دارایی مانند طلا باشد ناشی از افزایش قیمت دلار در بازار داخلی، در کنار رشد قیمت اونس جهانی اثر پذیرفته است.
نگاهی به تغییرات شاخص دلار و قیمت جهانی طلا در بلند مدت نشان میدهد که افزایش شاخص بورس تهران بیش از آنکه همسویی معنادار با تغییرات شاخصهای جهانی داشته باشد از عامل کاهش ارزش ریال در داخل کشور تاثیر میپذیرد؛ تاثیری که در حال حاضر نسبت به سالهای گذشته بسیار کمتر شده و جای خود را به سیل خروشان نقدینگی داده است؛ نقدینگیای که به هر نمادی میرسد بدون توجه به خصوصیات بنیادی آن تنها در طرف تقاضا مینشیند و به هنگام تقویت عرضهها تر و خشک را با هم میسوزاند.
از این رو میتوان به راحتی گفت که رشد شاخص بورس تهران بیش از آنکه نماگر بهبود وضعیت در اقتصاد ایران باشد شاخصی تورمی است که صرفا در طول سالیان دراز توانسته افت ارزش ریال را به تصویر بکشد. بنابراین همپوشانی زمانی افزایش آن با افزایش قیمت طلا بیش از آنکه مرهون عاملی خارجی و نشانگر همبستگی اقتصاد ایران با اقتصاد جهانی باشد تنها به کوچک شدن اقتصاد ایران و کاهش قدرت خرید مردم دلالت میکند.
باید بدانیم:
با افزایش قیمت طلا، قیمت سهام شرکتهای استخراج طلا باید شتاب بیشتری نسبت به طلا داشته باشند. این موضوع را میتوان از طریق مشاهده نمودار نسبت GDX/GLD بررسی کرد.
وقتی نسبت ذکر شده شروع به افت میکند یا اینکه سهام شرکتهای استخراج طلا، با افزایش قیمت طلا همراهی نمیکنند، نشاندهنده ضعف در روند صعودی طلاست و به احتمال قوی، قیمت طلای جهانی شروع به نزول میکند.
توجه داشته باشید که منظور از قیمت طلا، قیمت طلای جهانی است که البته تاثیر خود را روی سکه طلا در داخل ایران میگذارد.